تعداد بازدید : 280495
تعداد نوشته ها : 96
تعداد نظرات : 40
نظامهاى اخلاقى
مکتبهاى اخلاقى
در علم اخلاق مکاتب فراوانى است که بسیارى از آنها انحرافى است و به ضد اخلاق منتهى مىشود، و شناخت آنها در پرتو هدایتهاى قرآنى کار مشکلى نیست; قرآن مىگوید:
وان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله ذالکم وصاکم به لعلکم تتقون (سوره انعام، آیه153)
آیه فوق که بعد از ذکر بخش مهمى از عقائد و برنامههاى عملى و ا
مباحث فلسفه اخلاق
نسبى بودن اخلاق
1- اخلاق و نسبیت
آیا اخلاق خوب و بد و رذائل و فضائل جنبه مطلق دارد; یعنى، مثلا شجاعت و فداکارى و تسلط بر نفس در هر زمان و هر مکان بدون استثنا خوب است، یا خوبى و بدى این صفات نسبى است، در پارهاى از جوامع و بعضى از زمانها و مکانها خوب در حالى که در جامعه یا زمان و مکان دیگر، بد است؟
آنها که اخلاق را نسبى مىدانند دو گروهند:
گر
قلب چیست؟
قبل از آنکه به پاسخ این پرسش اساسى بپردازیم یادآورى مىکنیم که گرچه بحث و بررسى قلب اصالتا یک بحث اخلاقى نیست و نمىتواند در زمره مسائل علم اخلاق شمرده شود ولى، از آنجا که در محدوده «علم اخلاق» همه جا با این دو واژه یعنى قلب و فؤاد یا قلب و نیت که کار قلب «و یا به اصطلاح فارسى خودمان» کار دل است، سرو کار داریم، مناسب است که قبل از ورود در محد
دسته بندى مسائل اخلاقى
فلاسفه اخلاق تاکنون، به پیروى از ارسطو، اخلاق را به ملکات راسخه در نفس که در اثر تکرار عمل حاصل مىشود تفسیر کردهاند. و از آنجا که منشا اعمال و رفتار انسان قواى نفسانى اوست، هماهنگ با تنوع و تعدد قواى نفسانى، فصول اخلاق را به اقسام متنوعى تقسیم کردهاند. آنان مىگویند: قوایى که در پیدایش فعال و به دنبال آنها ملکات انسان مؤثر هستند سه دستهاند: 1 -
تعریف اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مىکند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلشجدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى
یوسف و مریم دو مظهر عفت
کتاب: زن در آینه جلال و جمال، ص 144
نویسنده: آیة الله جوادى آملى
قرآن کریم در مقام بیان قوه جاذبه ومعرفى ملکه عفاف هم تمثیل از مرد مىآورد وهم از زن، حال باید دید که آیا مرد در این صحنه عفیفانهتر تجلى نموده، یا زن در این مقام بیان عفیفانهتر آورده است؟
یوسف صدیق سلام الله علیه وحضرت مریمسلام الله علیها مزایاى ارزشى فراوانى داشتند که قرآن نقل
شجاعت حضرت زهرا (س )
کتاب: تعلیم و تربیت در اسلام ص 178
نویسنده: شهید مرتضی مطهری
این عموماتی که در اینجا آمده است ، عمومات استثناء ناپذیر و آبی از تخصیص است ، و بهترین و مسلمترین دلیلش جریان تاریخی حضرت زهرا سلام الله علیها و حضرت زینب سلام الله علیها است . قضیه حضرت زهرا از یک جنبه واقعا عجیب و فوقالعاده است . شما در مجموع در نظر بگیرید : از یک طرف علی و زهر
علت نامگذارى دختر پیغمبر به فاطمه
کتاب: زندگانى فاطمه زهرا (س) ص 34
نویسنده: جعفر شهیدى
نام او فاطمه است.فاطمه وصفى است از مصدر فطم.و فطم در لغت عرب بمعنى بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده است.این صیغه که بر وزن فاعل معنى مفعولى مىدهد، به معنى بریده و جدا شده است.فاطمه از چه چیز جدا شده است؟ در کتابهاى شیعه و سنى روایتى مىبینیم که پیغمبر فرمود او را فاطمه نامیدند، چون خو
نگاهى کوتاه به برخى از القاب دختر پیامبر (س)
کتاب: زندگانى فاطمه زهرا (س) ص 33
نویسنده: جعفر شهیدى
نویسندگان سیره و محدثان اسلامى براى دختر پیغمبر لقبهائى چند نوشتهاند:
زهرا، صدیقه، طاهره، راضیه، مرضیه، مبارکه، بتول و لقبهاى دیگر.از این جمله لقب زهرا از شهرت بیشترى برخوردار است، و گاه با نام او همراه مىآید (حضرت فاطمه) و یا بصورت ترکیب عربى (فاطمة الزهرا) .زهرا که
حجاب موجب افزایش التهاب و اشتیاق مىشود!
کتاب: مجموعه آثار جلد 19 صفحه 455
نویسنده: استاد شهید مرتضى مطهرى
یک ایراد دیگر که بر حجاب گرفتهاند این است که ایجاد حریم میان زن و مرد بر اشتیاقها و التهابها مىافزاید و طبق اصل «الانسان حریص على ما منع منه» حرص و ولع نسبتبه اعمال جنسى را در زن و مرد بیشتر مىکند.به علاوه، سرکوب کردن غرایز موجب انواع اختلاله
حجاب مانع فعالیتهاى اجتماعى زن است!
کتاب: مجموعه آثار جلد 19 صفحه 450
نویسنده: استاد شهید مرتضى مطهرى
سومین ایرادى که بر حجاب مىگیرند این است که سبب رکود و تعطیل فعالیتهایى است که خلقت در استعداد زن قرار داده است.
زن نیز مانند مرد داراى ذوق، فکر، فهم، هوش و استعداد کار است.این استعدادها را خدا به او داده است و بیهوده نیست و باید به ثمر برسد.
اساسا هر استعداد طبیعى دلیل یک